قضاوتحق نداشتن |
نامه محرمانهمى خواستم به لهجهء عشقم برايت نامه اى محرمانه بنويسم
نامه اى كه فقط در شكوفه هاى لبخند تو باز شود
مى خواستم يك قطره ياس شوم روى برگى كه برايت مينويسم
مى خواستم دلم برايت بگويد
قلبم ، ضربانش را بنويسد
آوازم ، اشتياقش را تحرير كند
دلم مى خواست ، روحم را برايت دو قبضه كنم !
احمد عزيزى
فراموشى
فراموشى اشك،اين تنهاراهى است كه انسان ميتواند بوسيله آن ، كمى از درد درون خود را به بيرون از وجود خود جارى سازد،تا بتواندآسانتر نفس بكشدوبغض در گلو مانده را جابجا كند.
وقتى بتوانم درد را فراموش كنم ميتوانم آرام بگيرم،هر چند ميدانم چنين امكانى وجود ندارد،لااقل براى من!
حتى كوچكترين جزء را بخاطر دارم ، بدونه هيچ صدمه اى تمام وكمال ، چنان شفاف وزنده كه نميشود آن را به گذشته نسبت داد،انگار همين الان اتفاق افتاده وبايد دوباره سوگوارى آغاز كنم.
دردى فراموش نشدنى واز ياد نرفتنى!
تاحالاشده
مسخره كردنتا حالا شده وقتى در خيابان راه ميرويد از قيافهء كسى بى اختيار به خنده بيفتيد؟ چشم، ابرو، دماغ ،دهن،حتى تركيب صورت يا هيكل.
آدمهايى هستند كه از ظاهرشان بيزارند،شايد همان كسى كه شمارا به خنده انداخته،هزاران بار خود فرد را ناراحت كرده.
ما هيچ وقت نبايد ديگران رابخاطر قيافهء شان مسخره كنيم،اين پندى است كه از كودكى به ما آموخته اند،در بيشتر موارد به آن عمل ميكنيم.
قبول داريد خدا مارا آفريده، هيچ كس مسوول كم وكاستى قيافه خود نيست؟
حالا فكر كنيد،خداوند مطابق ميل خودمان ما را مى آفريد!!
يكى ميگفت: چشمهاى مرا آبى كنيد......... ،ديگرى: دماغ مرا كوچك كنيد،..... ديگرى : موى مرا صاف كنيد........... پوست مرا برنزه........... قد مرا بلند............ ابروى مرا هلالى.......
.نظر ها خيلى با هم فرق خواهد داشت،قبول داريد؟
خوب ، حالا افراد آمادهء روبرو شدن با يكديگر هستند.
فرض كنيد وارد يك اتوبوس شركت واحد ميشويد،در خود هيچ ايرادى نمى بينيد.
همين كه به شخص روبرو نگاه ميكنيد،در يك آن، جرقه اى به مغزكوچكتان فشار وارد مياوردكه:
رنگ چشم اون قشنگتر از چشم من است،يا چرا قدم را تا اين حد بلند انتخاب كرده ام ، پوست اون سفيدتره ،و..........
خوب چه شد؟ بله، .
نه تنها شما، بلكه ديگران هم مانند شما فكر كرده اند،همان طور كه شما ديگران را پسنديده ايد يا مسخره كرده ايد،ديگران هم شما را تاييد را رد كرده اند.
شايد كسى بگويد: اين بيچاره عجب سليقه اى داشته اين هم شد ابرو! ؟
حالا ميشود بهم بخنديم،چون هر كس مطابق سليقه خود شكل گرفته،حالا نخندو كى بخند.
پس بهتر است اين امر مهم را به خدا وند واگذار كنيم وخود را مورد تمسخر ديگران قرار ندهيم واگر كسى ما را مسخره كند مرتكب گناه شده است.
شناختشناختچگونه ميشود انسانهارا شناخت، همسايه، همكلاسى، ... همه آنها اطرافمان هستن با آنها زندگى ميكنيم، به مرور زمان به انان عادت ميكنم،شايد هم به دوستى انتخاب كنيم.
خيلى از دوستيها با قدمت زياد هم ممكن است از هم گسسته شودبه دلايل متعدد ودر آخر ميگوييم: واقعأ اورا درست نشناخته بودم....
پس معلوم ميشود شناخت درست نبوده.
من راههاى بسيارى را امتحان كرده ام ولى بهترين وسريع ترين راه شناخت، دادن اطمينان به افراد است، يعنى به انان نشان بدهيد كه علاقمندشان هستيدوبه دوستى انتخابشان كرده ايد.
من براى اشنايان يك فرش به وسعت كرهء زمين پهن ميكنم، تا آنطور كه دلشان بخواهد بگردن وهر كارى كه اراده ميكنند انجام دهندوهيچ ممنوعيتى در كار نباشد.
در مقابلشان از تابلوى ايست استفاده نميكنم،اگر هم استفاده كنم براى خودم است كه : ديگر بس است،ارتباط بايد قطع شود يا در سطح باقى بماند!
بعد از ديدن روحيات و تمايلات افرادميتوانم تا حدودى انهاراسبك وسنگين كنم ودر مقابل مشكلاتى كه براى خودم بوجود ميايد انان را محك بزنم.
البته خيلى ها از اين امتحان پيروز بيرون ميايند و اگر از امتحان پيروز بيرون نيايند.
من فرش را چنان آرام از زير پايشان جمع ميكنم كه خود متوجه اين امر نميشوند،وقتى به اين مهم ميرسندكه مدتهادر جادهء خاكى حركت كرده اند ونفهميده اند كى وكجا فرش محو ونابود شده است.
وقتى خاكهاى جاده چشمهايشان را شسته وديد دوباره به انان بخشيد با دقت بيشتر به اطراف نگاه ميكنند.
به نظر من اين روش، بهترين روش شناخت ميباشد،تا نظر شما چه باشد؟
دردفكراين روزگار نيست كه دلسرد ميكند --//-- دل را عبوس صحبت نامرد ميكند. --//-- دردى بجان خويش ندارم يقين ولى --//-- فكرم بجاى جان وتنم درد ميكند/// تاحالا شده ازخودتون بپرسيد:چه چيز اين دنيا منو به آرامش ميرسونه؟آرامش خريدنى نيست! بدست آوردنش هم مشكله ومشكل تر از اون نگهداشتنشه،من دارايى زيادى ندارم ولى حاضرم همهء داشته هامو بدم ودر مقابل آرامش فكر بدست بيارم.
از جنس باران از جنس باران
كسانى در زندگى ما وجود دارند كه
هيچ اتفاقى نميتواند عزت واحترام آنان را براى لحظه اى خدشه دار كند
كسانى از جنس باران ، هوا ، خورشيد،.......و تمام چيز هايى كه باعث تداوم زندگى ميشوند
مادران ومادربزرگهايى كه دائم الذكرند و جز خداوند لايزال در ضمير وجودشان نميگنجد
؛؛ وجودشان مستدام ؛؛
يكى بودن هيچ كس را در مقام بدن تماشا نكن
به او در مقام مخلوق خدا احترام بگذار وبدان
او در تقدس با تو يكى است
خواسته ى خداخواسته ى خدارسولان خدا
خداوند با فرستادن پيامبران در زمانهاى مختلف خواسته تا براى انسانها مشخص كند :
جزاو را نپرستيد وبه غير او ايمان نياوريد
حال نام اين پيامبران چه بوده يا در چه مكانى بدنيا آمده اند فرقى نميكند
فقط خواستهء آنها از ما مهم ميباشد كه كمتر به آن توجه ميشود
آنها از همهء انسانها خواسته اند :
؛؛؛ خدارابپرستيد وجز دنيا به آخرت نيز توجه داشته باشيد
درست كار ودرست كردارباشيد وهيچ انسان ديگرى را آزار ندهيد
وبدانيد
همه برابر آفريده شده ايد ؛؛؛
داشتن دينهاى متفاوت ارزش انسانها را عوض نميكند
بلكه اعمال ماست كه ما را به خدا نزديك يا دور ميكند .
؛؛ خداوندا گناهانمان را ببخش ودر آخرت به ما رحم كن؛؛
انشاء الله
ميم ، ر ، دالميم ، ر ، دال.
از غير خدا چشم بپوشى ، مردى در راه رضاى او بكوشى، مردى عشق است پياله اى لبالب از ، درد لا جرعه پياله را بنوشى، مردى
؛؛؛ محمد جواد محبت؛؛؛ ميهمانى درد ميهمانى درد
خسته ام ،خسته نه نور اميدى تازه نه راه نجات از مهلكه ونه آرامش فكر!!
فكرم به هيچ جا نميرسد، دردها مانده اند وهيچ علاجى نمى بينم
دردها افزون ميشوند و كم نميشوند
راست ميگويند كه : وقتى دردى وارد خانه اى شد، زمانى كه درمان نشود، ميهمانى ميگيرد
و چنان گستاخ ميشود كه درد هاى ديگر را به ميهمانيش دعوت ميكند!!
ميهمانى كه تا ، برتمام دردها، درمانى وجود نداشته باشد،ادامه دارد، ادامه،.........
براستى كى اين ميهمانى پايان ميپذيرد؟
اگر بدانم پايانى دارد، حتى اگر ساليان سال انتظار بكشم راضى ام
اگر بدانم تمام دردها از خانه رخت خواهند بست
تمام آنها را تحمل ميكنم ،حتى ذره اى هم ناله نميكنم، صبر ميكنم
اگر بدانم اين ميهمانى پايانى دارد
حتى مانند يعقوب از فراق يوسف
گريه هم نميكنم مقاوم مى ايستم
تاپايان ميهمانى را به چشمان خود ببينم وهيچ احتياجى به پيراهن يوسف نداشته باشم
يا مانند ايوب بر تمام دردهايم صبر ميكنم وآه هم نميكشم
اگر بدانم اين ميهمانى پايانى دارد
صبر ميكنم ، صبر |
درباره وبلاگبنام خداوندى كه روح خود رادر وجود همهء انسانها بطور يكسان قرار داد
بااين كار مساوات را ميان آنها برقرار ساخت
باشدكه همه از اين گنج پر ارزش به خوبى محافظت كنيم وارزش آن را با
بى ارزش كردن خود ضايع نكنيم. انشاءالله
نویسندگانآخرین مطالبلینک دوستانآرشیو ماهانهپیوندها
سایت آوازک
دیگر امکانات
طراح قالب: آوازک |
| [ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |
آمار
وب سایت: